دیکشنری
داستان آبیدیک
not amiss
nɑt əmɪs
فارسی
1
عمومی
::
بموقع، بمورد، درخورمقتضی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NOT ABLE TO HELP
NOT ABLE TO MAKE ANYTHING OUT OF
NOT ABLE TO MAKE HEAD OR TAIL OF
NOT ABLE TO SEE THE FOREST FOR THE TREES
NOT ABLE TO STOMACH
NOT ABLE TO WAIT
NOT ABOUT TO
NOT AGAIN
NOT AGREE WITH
NOT AHUNDERD MAILS F
NOT ALL IS CRACKED UP TO BE
NOT ALL IT'S CRACKED UP TO BE
NOT ALL THAT
NOT ALL THERE
NOT ALWAYS
NOT AMISS
NOT AMOUNT TO A HILL OF BEANS
NOT ANY HARD FEELINGS
NOT ANYMORE
NOT ANYTHING LIKE
NOT APPLICABLE (NA)
NOT AS YOUNG AS USED TO BE
NOT AT ALL
NOT BAD
NOT BAT AN EYE
NOT BAT AN EYELID
NOT BE CAUGHT DEAD
NOT BELIEVE EYES
NOT BORN YESTERDAY
NOT BREATHE A WORD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید